آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام مهدی تیرخطیر از شهدای دانش آموز شهرستان قائم شهر می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : محمد علی
تاریخ تولد : 1349/03/01
تاریخ شهادت : 1365/10/07
محل تولد : قائم شهر
گلزار شهدای خطیر کلا قائم شهر
نحوه شهادت : اصابت تیر مستقیم به بدن
محل شهادت : اروند - عملیات کربلای 4
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.
جعبه مهمات
بايگاني
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- بهمن ۱۳۹۵ (۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۳)
آخرين مطالب
- ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۷ طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید
- ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۲۸ تصاویر شهید مهدی تیرخطیر
- ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۱۷ مصاحبه ها و خاطرات شهید مهدی تیرخطیر
- ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۰۶ دست نوشت وصیتنامه و زندگی نامه
- ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۰۰ مشخصات شهید مهدی تیرخطیر
- ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۸ وصیّت‌نامه‌ی شهید مهدی تیرخطیر
- ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۸ زندگی‌نامه‌ی شهید مهدی تیرخطیر
- ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۷ خاطرات شهید مهدی تیر خطیر درعملیات کربلای 4
جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....
لینک سایت جنگ و درنگ
« اِنَّ اللهَ یُحِبُّ
الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفَّاً کَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوص1
»
بادرود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج) و با درود و سلام به
رهبر کبیر امام خمینی و با درود و سلام بر رزمندگان پرتوان اسلام.
وصیّت نامه‌ی این‌جانب مهدی تیرخطیر ساکن روستای خطیرکلا
قبل از شروع وصیّت‌نامه، هدف و انگیزه‌ام را از رفتن به جبهه بیان می‌کنم.
« هدف و انگیزه‌ام از رفتن به جبهه‌ها فقط برای دفاع از دین اسلام و قرآن و برای رضای خدا می‌باشد و برای پول و برای مقام به جبهه‌ها نرفتم » و از امّت اسلامی می‌خواهم که اسلحه به زمین افتاده‌ی شهدا را برداشته و به مقابله برخیزند و نگذارند که سنگر شهیدان خالی بماند و آن‌هایی که قدرت جنگیدن ندارند با مال خود با خدا معامله کنند و نکند کسی از شما در طول چند سال جنگ در برابر این جنگ بی‌تفاوت باشد در پیش خداوند و شهدا مسؤول هستید. از امّت اسلامی می‌خواهم که مانع از رفتن فرزندانشان به جبهه‌ها نشوند و خود دست فرزندانتان را گرفته و عازم جبهه‌ها کنید.
در این زمان همه‌ی کسانی که قدرت جنگیدن دارند باید جبهه‌ها را پرکنند امروز جنگ در رأس همه کارها می‌باشد2 و هیچ چیز مانع آن نمی‌شود و از پدر و مادرم می‌خواهم در طول این چند سال زحماتی را که برایم کشیدید تا کمکی برای شما باشم مرا می‌بخشید از این‌که نتوانسته‌ام حقّ شما را ادا کنم و انشاءالله اجرتان را از خدا می‌گیرید و از مادر مهربان می‌خواهم که آن شیر پاک را بر من حلال کنی و راضی به رضای خداوند باشید که هرچه خدا خواهد همان خواهد شد و از برادران بسیج و از انجمن اسلامی می‌خواهم که سنگرها را پرکنید و به سوی جبهه‌ها هجوم بیاورید چون‌که شما باید در این کارها پیش قدم باشید تا دیگران دنبال روی حرکات شما باشند و مساجد را پرکنید و در دعاهای کمیل و توسّل و نمازهای جمعه و جماعات و مراسم و جلسات مذهبی شرکت جویید که دشمن با شرکت شما در چنین مراسم از خود بی‌خود می‌شود و به هراس در می‌آید.
در پایان از خواهران و مادران می‌خواهم که حجاب اسلامی خود را حفظ کنند با حجاب خود حافظ خون شهدا باشند چون‌که حجاب شما خواهرم و مادرم از خون سرخ ما
رنگین‌تر است.
و در آخر از پدر و مادر و خواهر و برادران مهربانم می‌خواهم که در شهادتم، غمگین نباشید و گریه نکنید، استواری شما دشمن را به لرزه در می‌آورد ولی اگر ناراحت باشید و گریه کنید دشمنان خوشحال می‌شوند و در این صورت است که انقلاب ما رو به شکست می‌رود. به امید زیارت کربلا، وصیّت نامه‌ام را به پایان می‌برم.
به امید پیروزی حق بر باطل
مهدی تیرخطیر 22/6/1365
--------------------------------------------------------------------------------
1- سوره‌ی صف آیه‌ی 4 = همانا خداوند یگانه کسانی را دوست می دارد که در راه او به حالت صف بسته پیکار می کنند گویی بنایی آهنین اند.
2- کتاب ( در جسجوی راه از کلام امام – دفتر دوم – جنگ و جهاد – از مؤسّسه‌ی انتشارات امیرکبیر – چاپ دوم – از سخنان امام(ره) در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران در مورّخه‌ی 9/6/1361 – که فرمود : الآن جنگ در رأس امور است. ص 225
بادرود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج) و با درود و سلام به
رهبر کبیر امام خمینی و با درود و سلام بر رزمندگان پرتوان اسلام.
وصیّت نامه‌ی این‌جانب مهدی تیرخطیر ساکن روستای خطیرکلا
قبل از شروع وصیّت‌نامه، هدف و انگیزه‌ام را از رفتن به جبهه بیان می‌کنم.
« هدف و انگیزه‌ام از رفتن به جبهه‌ها فقط برای دفاع از دین اسلام و قرآن و برای رضای خدا می‌باشد و برای پول و برای مقام به جبهه‌ها نرفتم » و از امّت اسلامی می‌خواهم که اسلحه به زمین افتاده‌ی شهدا را برداشته و به مقابله برخیزند و نگذارند که سنگر شهیدان خالی بماند و آن‌هایی که قدرت جنگیدن ندارند با مال خود با خدا معامله کنند و نکند کسی از شما در طول چند سال جنگ در برابر این جنگ بی‌تفاوت باشد در پیش خداوند و شهدا مسؤول هستید. از امّت اسلامی می‌خواهم که مانع از رفتن فرزندانشان به جبهه‌ها نشوند و خود دست فرزندانتان را گرفته و عازم جبهه‌ها کنید.
در این زمان همه‌ی کسانی که قدرت جنگیدن دارند باید جبهه‌ها را پرکنند امروز جنگ در رأس همه کارها می‌باشد2 و هیچ چیز مانع آن نمی‌شود و از پدر و مادرم می‌خواهم در طول این چند سال زحماتی را که برایم کشیدید تا کمکی برای شما باشم مرا می‌بخشید از این‌که نتوانسته‌ام حقّ شما را ادا کنم و انشاءالله اجرتان را از خدا می‌گیرید و از مادر مهربان می‌خواهم که آن شیر پاک را بر من حلال کنی و راضی به رضای خداوند باشید که هرچه خدا خواهد همان خواهد شد و از برادران بسیج و از انجمن اسلامی می‌خواهم که سنگرها را پرکنید و به سوی جبهه‌ها هجوم بیاورید چون‌که شما باید در این کارها پیش قدم باشید تا دیگران دنبال روی حرکات شما باشند و مساجد را پرکنید و در دعاهای کمیل و توسّل و نمازهای جمعه و جماعات و مراسم و جلسات مذهبی شرکت جویید که دشمن با شرکت شما در چنین مراسم از خود بی‌خود می‌شود و به هراس در می‌آید.
در پایان از خواهران و مادران می‌خواهم که حجاب اسلامی خود را حفظ کنند با حجاب خود حافظ خون شهدا باشند چون‌که حجاب شما خواهرم و مادرم از خون سرخ ما
رنگین‌تر است.
و در آخر از پدر و مادر و خواهر و برادران مهربانم می‌خواهم که در شهادتم، غمگین نباشید و گریه نکنید، استواری شما دشمن را به لرزه در می‌آورد ولی اگر ناراحت باشید و گریه کنید دشمنان خوشحال می‌شوند و در این صورت است که انقلاب ما رو به شکست می‌رود. به امید زیارت کربلا، وصیّت نامه‌ام را به پایان می‌برم.
به امید پیروزی حق بر باطل
مهدی تیرخطیر 22/6/1365
--------------------------------------------------------------------------------
1- سوره‌ی صف آیه‌ی 4 = همانا خداوند یگانه کسانی را دوست می دارد که در راه او به حالت صف بسته پیکار می کنند گویی بنایی آهنین اند.
2- کتاب ( در جسجوی راه از کلام امام – دفتر دوم – جنگ و جهاد – از مؤسّسه‌ی انتشارات امیرکبیر – چاپ دوم – از سخنان امام(ره) در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران در مورّخه‌ی 9/6/1361 – که فرمود : الآن جنگ در رأس امور است. ص 225
بسیجی شهید مهدی تیرخطیر
فرزند محمّدعلی در سال 1348 در روستای خطیرکلا در یک خانواده‌ی مذهبی دیده به جهان
گشود و تا مقطع سوم راهنمایی به تحصیلاتش ادامه داد. از فعّالیّت‌های سیاسی و مذهبی
این شهید بزرگوار می‌توان: فعّالیّت وی در کتابخانه و پایگاه شهدای محل را نام
برد. در فعّالیّت‌های مذهبی و انقلابی شرکت می‌کرد و به امام خمینی(ره) علاقمند بود
و خود را در اطاعت از دستوراتش موظّف می‌دانست....
از
ویژگی‌های اخلاقی شهید، می‌توان به فداکاری و عاشق امام بودن و ولایت‌مداری و
دین‌داری و مذهبی بودن و مؤدب و با هوش و زیرک و دلسوز و مهربان بودنِ وی اشاره
کرد. ایشان در دامداری و کشاورزی تلاش زیادی داشتند و بسیار نترس و شیردل بودند.
برادر بزرگوار ایشان نقل می‌کرد: موقعی که برای اعزام به جبهه، راهی پایگاه بودند من کفش ایشان را پوشیدم که مهدی پشت سرم آمد و کفش خود را طلب کرد و بنده به شهید بزرگوار گفتم من می‌خواهم به جبهه بروم و مهدی گفتند: نه تو درست را بخوان که واجب‌تر است.
ایشان به همسایه‌ها بسیار کمک می‌کردند و نسبت به همه دلسوز و مهربان بودند، شهید بزرگوار به تمام معنا انسان بود. شهید بزرگوار 3 بار در جبهه حضور یافتند و در شطّ‌علی قایق‌ران بود و برای شناسایی دشمن به دریا رفته و در عملیات کربلای 4 تاریخ 7/10/1365شربت شهادت را نوشیدند.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
برادر بزرگوار ایشان نقل می‌کرد: موقعی که برای اعزام به جبهه، راهی پایگاه بودند من کفش ایشان را پوشیدم که مهدی پشت سرم آمد و کفش خود را طلب کرد و بنده به شهید بزرگوار گفتم من می‌خواهم به جبهه بروم و مهدی گفتند: نه تو درست را بخوان که واجب‌تر است.
ایشان به همسایه‌ها بسیار کمک می‌کردند و نسبت به همه دلسوز و مهربان بودند، شهید بزرگوار به تمام معنا انسان بود. شهید بزرگوار 3 بار در جبهه حضور یافتند و در شطّ‌علی قایق‌ران بود و برای شناسایی دشمن به دریا رفته و در عملیات کربلای 4 تاریخ 7/10/1365شربت شهادت را نوشیدند.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
باسلام خدمت خوانندگان عزیز در خصوص دلیرمرد عملیات کربلای 4از گردان صاحب الزمان از لشگر ویژه 25کربلا
شهیدبسیجی مهدی تیر خطیر فرزند سردارمحمدعلی
تیرخطیر
بفرماندهی سرتیپ پاسدار شهید جواد نژاداکبر
فرمانده گردان یک صاحب الزمان رجبعلی برمکی ازجویبار
فرمانده گردان دو صاحب الزمان جابر جعفری
جانشین گردان 2شهید تیمور علیپور از قائمشهر
قبل از عملیات کربلای 4مادر منطقه هور العظیم بعنوان سکاندار برای نیروهای گردان مستقردرهور کارهای
نیروها ی داخل هوررا انجام میدادیم ازجمله کارها رساندن مهمات وغذاوهمچنین حمل شهدا ومجروحین درمحور وکمین ها
که در اثر اصابت ترکشها وخمپاره ها مجروح یا شهید میشدند در درجه اول ما برسر نیروها حاضر وسریعا انهارا
به عقبه گردان انتقال میدادیم وامبولانس ها ی مستقر در اسکله خاکی انهارا به مراکز درمانی میرساندند ماروزانه درچند نوبت باقایق به محورها وکمین ها سر کشی میکردیم وکارهای برادران رزمنده
راانجام وشبها هم اگر نیروها بما احتیاج داشتند با احتیاط به انها سر میزدیم واین روزها میگذشت که
دستور از طرف فرماندهی لشگر برادر قربانی امد که خط را تحویل لشگر۳۱ عاشورا دهیم تارسیدن نیروی
این لشگرخط مقدم را نیروی یگان دریای لشگر ۲۵اداره نماید البته ما حدودا ۲۰ نفر چون مانده بودیم لشگر ۲۵کربلا از
این منطقه به جای دیگر عزیمت کردند تااماده شوند برای عملیات کربلای ۴ در حال تغیر وتحول اقای
کاشانی ازلشگر تبریز را می دیدم که قرار بود خط لشگر مارا تحویل بگیرد چند روزی تحت فرماندهی انها
بودیم تااینکه نیروی انها رسیدند وما کلا خط را تحویل وبه هفت تپه مقر اصلی مراجعه تا تکلیف ما معلوم
شود.......